خمیازه‌های همیشه ... Gape forever

خمیازه‌های همیشه ... Gape forever

کلمه‌ها همدم‌های خوبی هستند. اگر یک‌بار به آن‌ها پناه برده باشی و با آن‌ها حرف زده باشی دیگر همیشه با تو می‌مانند و تو را به دنیای خودشان وصل می‌کنند. در نهایت می‌شوی روزنامه‌نگاری که هر روز با کلمات سر و کار دارد و مابین مطلب نوشتن‌ها، ویرایش می‌کند و البته در فکر داستان بلندی است که هنوز آن را ننوشته است...

منوی بلاگ
آخرین خمیازه ها
پر بیننده ترین خمیازه ها

کلماتی که روحم را تفسیر می‌کنند

يكشنبه, ۲۰ آذر ۱۴۰۱، ۱۰:۳۷ ق.ظ

حرف‌های زیادی برای گفتن داشتم اما چشم‌هایم را روی کلمه‌ها بستم. سکوت کردم و به تماشای شهر از پنجره ادامه دادم. من رفاقت دیرینه با کلمه‌ها دارم. کلمه‌ها، از هر زبانی که باشند، مرهم زخم‌های من هستند. زخم‌هایی که از سر آگاهی به آن‌ها دچار شده‌ام و هیچ‌کس آگاهی‌ام را درست تفسیر نمی‌کند. این‌جور وقت‌ها کلمه‌ها به دادم می‌رسند. گاهی از زبانی بسیار نزدیک و گاهی از زبانی بسیار دور و باستانی. و گاهی فکر می‌کنم کلمات باستانی بهتر از هر کلماتی می‌توانند روحم را ترجمه کنند.

مثلاً آن روز که استاد آن جمله‌ی سنسکریت را به زبان آورد روح من آرام شد: «جِناناگنی دَگدها کَرمانَم... کردارهای سوخته به آتش دانش...»

آن روز که در اوستا آن جمله‌ی عمیق را خواندم قلبم آرام گرفت: «اَچَ نو جَمیات... ای کاش بیاید برای ما...»

و بارها و بارها در دلم از آدم‌هایی که اطرافم می‌بینم پرسیده‌ام: «بِ اِی‌ذِه عُلام اَتا خَی؟... در کدام دنیا زندگی می‌کنی؟»

من، منی که با کلمات بیش‌تر از آدم‌ها مأنوسم و پس از هر زخم به آن‌ها پناه می‌برم، حالا چشم‌هایم را روی کلمات بسته‌ام. با این حال هنوز آوازی کهن از زبانی باستانی در ذهنم می‌چرخد. مرا وادار می‌کند آن را به زبان بیاورم. انگار درد می‌تواند با آن کلماتی که از زبانم بیرون می‌ریزند از وجودم خارج شود.

یک‌بار کسی از من پرسید: «برای چه زبان‌های باستانی یاد می‌گیری؟ وقتت را برای یادگرفتن زبان‌هایی می‌گذاری که دیگر کسی با آن‌ها حرف نمی‌زند! این کار بیهوده است!»

من اما همچنان به دنبال زبان باستانی دیگری می‌گردم. زبانی که پشت گورهای آدم‌ها خفته و فراموش شده. زبان برای من راه ارتباطی با خودم است نه با دیگران. زبان‌های باستانی به من کمک می‌کنند با عمیق‌ترین و نادیده‌ترین بخش‌های روحم ارتباط بگیرم و به خودم نزدیک‌تر شوم. من به زبان‌های زنده‌ی دنیا نیاز ندارم. آن‌ها راه ارتباطی با آدم‌هایی هستند که در ظاهر زنده‌اند اما در باطن مرده‌اند. من به ارتباط با روح خودم نیاز دارم که اگرچه سکوت کرده هنوز نفس می‌کشد.

۰۱/۰۹/۲۰
یاسمن رضائیان yaseman rezaeian