خمیازه‌های همیشه ... Gape forever

خمیازه‌های همیشه ... Gape forever

کلمه‌ها همدم‌های خوبی هستند. اگر یک‌بار به آن‌ها پناه برده باشی و با آن‌ها حرف زده باشی دیگر همیشه با تو می‌مانند و تو را به دنیای خودشان وصل می‌کنند. در نهایت می‌شوی روزنامه‌نگاری که هر روز با کلمات سر و کار دارد و مابین مطلب نوشتن‌ها، ویرایش می‌کند و البته در فکر داستان بلندی است که هنوز آن را ننوشته است...

منوی بلاگ
آخرین خمیازه ها
پر بیننده ترین خمیازه ها

کوتاه نمی‌آیم از بغض هزار ساله‌ام

يكشنبه, ۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ۰۹:۱۳ ق.ظ

نمی‌شود تمام درهای جهان را بست؟ چقدر به یک تنهایی مفرط نیاز دارم. خودم باشم و کتاب‌هایم و صدای جادویی نت‌های درونم.

چقدر شبیه به «اتفاق‌های خوب» نیستم. شبیه به «قرار بود»هایم نیستم. در یک قدمی‌ام بودند که دست دراز کردم بگیرمشان. اما به محض خواستنم دور شدند و از من هزار سال نوری فاصله گرفتند.

روی پله‌های «جام جم» ایستاده بودم که به قله‌های درونم فکر می‌کردم. مسیر خوب «خیابان» را قدم می‌زدم که خودم را به یاد آوردم. از هوای ناب «تولید» نفس کشیدم که همه‌چیز به یادم آمد. چقدر آن روز شبیه به «اتفاق‌های خوب» بودم. چقدر شبیه به «قرار بود»هایم بودم. چقدر «خودم» بودم.

مرا بی‌رحمانه بیرون می‌کشند از مرزهای خودم. مرا به حال خودم رها نمی‌کنند. مرا به بربادرفتگی‌ها وصل می‌کنند و کوتاه نمی‌آیند از بغض هزار ساله‌شان.

کوتاه نمی‌آیم از بغض هزار ساله‌ام. مثل کودکی، ناگزیر، پا به زمین می‌کوبم و از خودم جدا نمی‌شوم. جام جم را، خیابان عارف را، حس‌های ناب یک‌شنبه‌ها و کتاب‌های مورد علاقه‌ام را، نوشتنی را که تمام زندگی‌ام است، حتی هوای خنک شب‌های حرم امام رضا را و گریه‌های شب‌های قدر را، شهود و جمکران و نور و فلسفه‌ی سهروردی را، همه‌خدایی اسپینوزا را و برتری‌های کگارد را، پیراهن سفید و تمام خنده‌های به مرز چهل و دو سالگی رسیده را. نه؛ هیچ‌کدام را رها نمی‌کنم. پا بر زمین سرنوشت می‌کوبم و از ذات خودم کوتاه نمی‌آیم.

۹۴/۰۳/۳۱
یاسمن رضائیان yaseman rezaeian