شبیه به ماهی کوچکی که خودش را دریا میبیند
سه شنبه, ۲۶ خرداد ۱۳۹۴، ۰۹:۰۷ ق.ظ
غمگین نه، بیحوصله نه، دلتنگ و کلافه نه، چقدر منتظرم... احساس میکنم هیچوقت در زندگیام تا این اندازه منتظر نبودهام. شبیه به ماهی کوچکی که آنقدر منتظر دریا بوده که خودش را دریا میبیند.
من در چیزی، اتفاقی، جایی، خودم را عوض کردهام و حالا آن «چیز»، آن «اتفاق» و آن «جا» هستم.
منتظرم پرده برداشته شود؛ منتظرم برملا شوم...